تـو کـه رفـتـی ولـی مـن مـانـدم
تـو نـوشـتـی ولـی مـن خـوانـدم
واژه ی رفـتـن را
کـه نـگـاهـت در نـگـاهـم مـیـنـوشـت...
گـل پـژمـرده ی گـلـدان دلـم
بـعـد از رفـتـن تـو سـبـز نـشـد
بـعـد تـو، نـه فـقـط عـشـق، نـه احـسـاس...
بـلـکـه هـمـه ی دنـیـا بـه چـشـمـم پـژمـرد
و هـمـیـن هـم شـد بـهـانـه در دلـم
کـه دلـم نـکـنـد بـعـد از تـو، دگـر حـال و هـوای عـشـق را...
فـصـل هـای دل مـن هـم
نـه بـه رنـگ پـایـیـز...و نـه اصـلا بـه بـهـار...
کـه فـقـط و فـقـط زمـسـتـان مـیـشـود جـلـوه در آن
سـرد اسـت و تـهـی از هـر چـیـز
و بـیـشـتـر از نـبـودن لـبـریـز...
آدم بـرفـی ایـن شـهـر یـخـی قـلـب مـن اسـت
ایـن بـهـار هـم کـه بـیـایـد مـنـم رفـتـنـیـیـم
بـا اولـیـن پـرتـو خـورشـیـد یـخـی...
برچسب : نویسنده : ❤ raha ❤ ashegh22 بازدید : 919